کاتماندو، نپال – در یک شنبه اخیر، سونیل بابو پنت از معبدی به معبد دیگر راه میرود و حدود 50 معبد را از ساعت 8 صبح تا ظهر در منطقه تامل کاتماندو پوشش میدهد. با ورود به هر معبد، چشمان او شروع به جستجوی آجیما می کند. بر خلاف دیگر خدایان، ایزد نیوار آجیم با تصویر نشان داده نمی شود، بلکه به صورت سوراخی در دیوار یا کف نشان داده می شود که نشان دهنده رحم یا واژن الهه است. این خدا توسط یک اسکلت در یک طرف و یک پیکر که دارای اندام تناسلی مرد و زن در طرف دیگر محافظت می شود.
پانت، 51 ساله، معروف ترین فعال حقوق دگرباشان جنسی نپال، می گوید: هزاران سال پیش، شش هویت جنسی متفاوت وجود داشت. در جستجوی آجیما، پنت در صدها معبد در کاتماندو سرگردان است. او می گوید آنچه او به دنبال آن است، جامعه ای است که دوباره برای کثرت گرایی ارزش قائل شود.
در سال 2008، پانت اولین قانونگذار فدرال همجنس گرا در آسیا شد. دادگاه عالی نپال در سال 2023 در پاسخ به دادخواستی که او برای به رسمیت شناختن ازدواجهای همجنسگرایان ارائه کرده بود، دستور موقتی صادر کرد که به دولت دستور داد تا ازدواجهای همجنسگرایان را ثبت کند و در عین حال سوابق این ازدواجها را در انتظار تصمیم نهایی نگه دارد. تا پایان همان سال، دو ازدواج همجنس گرا در نپال ثبت شد.
ازدواج همجنسگرایان یکی از بسیاری از نبردهای حقوقی است که پانت برای جامعه در نپال جنگیده و برنده شده است. سیمران شرچان، هماهنگکننده برنامه در فدراسیون اقلیتهای جنسی و جنسیتی نپال، میگوید که پنت زمانی مطرح شد که واژههای “جنسی” و “اقلیت جنسیتی” نمیتوانستند آشکارا در نپال مورد بحث قرار گیرند. در نتیجه مبارزه سرسختانه او، نپال اکنون کشوری با قوانین مترقی در مورد اقلیت های جنسی و جنسیتی در نظر گرفته می شود. شرچان می گوید به دلیل کار پانتو، «امروز ما [sexual minorities] ما می توانیم آشکارا از خود دفاع کنیم.”
در سال 2007، پانت در پرونده ای پیروز شد که دولت را مجبور کرد برابری اساسی کامل را برای همه گروه های اقلیت جنسی و جنسیتی تضمین کند و “جنس سوم” را به رسمیت بشناسد. در سال 2011، نپال اولین کشور در جهان بود که “جنس سوم” را در سرشماری خود به رسمیت شناخت. و در سال 2012، بر اساس دستور پانت، تغییراتی در قوانین شهروندی ایجاد شد که اعطای تابعیت به افراد اقلیت های جنسی و جنسیتی را با درج “دیگران” در زمینه جنسیت گواهی شهروندی پیش بینی می کند.
داستان پانت در روستایی در ناحیه کوهستانی گورخا، جایی که او در آنجا متولد شد و تحصیل کرد، آغاز می شود. بعداً به کاتماندو نقل مکان کرد و در سال 1991 بورسیه تحصیلی برای تحصیل علوم کامپیوتر در بلاروس دریافت کرد. در طول پنج سال اقامت در آنجا، او شاهد دستگیری نمایندگان اقلیت های جنسی و جنسی بود و متوجه شد که افرادی مانند او توسط جامعه مورد انگ قرار می گیرند. تا اینکه در سال 1997 در ژاپن بود که اولین طعم آزادی جنسی را پس از ورود به این کشور برای دوره کارآموزی چشید. او میگوید ژاپن فرهنگ بسیار بازتری را به همه اقشار جنسی ارائه میکند.
پانت که در سال 1998 در هنگ کنگ در رشته فلسفه ثبت نام کرد، با اعتماد به هویت خود در ژاپن، تصمیم گرفت به جای آن به نپال بازگردد تا به جامعه کشورش کمک کند. در کاتماندو، در جستجوی افرادی مثل خودش، به راتناپارک رفت، یک پارک عمومی در مرکز کاتماندو، که در اطراف آن کارگران جنسی به دنبال مشتری ایستاده اند. همه چیز زیرزمینی بود زیرا فحشا در نپال غیرقانونی بوده و هنوز هم هست. در آنجا بود که با یک نپالی همجنسگرا آشنا شد.
پنت به بازدید از Ratnapark و ملاقات با افراد جدید ادامه داد و وضعیت وحشتناک سلامت جنسی را در میان آنها کشف کرد. در حدود سال 2000، دولت نپال برنامه ای را برای مبارزه با HIV/AIDS آغاز کرد. سوشیل خاتری، رئیس اسپارش نپال میگوید: از آنجایی که در آن زمان هیچ تحقیقی در مورد اقلیتهای جنسی و جنسیتی در نپال وجود نداشت، در اوایل دهه 2000، دولت MSM (مردانی که با مردان رابطه جنسی دارند) را به عنوان یک گروه در معرض خطر قرار داد. در مورد اچ آی وی / ایدز در کشور
در سال 2003، با کمک یکی از دوستانش در نیویورک، پانت یک برنامه آگاهی از سلامت جنسی را برای اقلیت های جنسی و جنسی راه اندازی کرد. او به اطراف نپال میرفت و کاندوم و روانکننده توزیع میکرد، چیزی که باعث شد در جامعه به او لقب کندم بهادر داده شود (Kandam تلفظ نپالی “کاندوم” است و بهادر یک نام خانوادگی رایج نپالی به معنای “شجاع” است).
جامعه به او اعتماد کرد زیرا او هویت خود را در زمانی فاش کرد که ممکن بود منجر به دستگیری یا ارجاع به روانپزشک شود. «وقتی حتی برای یک بیماری شایع فصلی برای درمان رفتند، به روانپزشک معرفی شدند. شرچان می گوید به خاطر این ذهنیت، از رفتن به بیمارستان می ترسیدند.
برای مبارزه با چنین تبعیضی، پانت با بیش از 600 اقلیت جنسی و جنسیتی در کاتماندو ملاقات کرد و در سال 2001 انجمن الماس آبی، یک سازمان غیردولتی بهداشت و حقوق جنسی را تأسیس کرد. در عرض یک سال، 8000 عضو به دست آورد. پنت می گوید، با این حال، پلیس بارها بسیاری از کسانی را که با پنت همکاری می کردند به دلیل “برهم زدن تعادل اجتماعی” دستگیر کرد.
یکی از جنبه های مهم جنبش دگرباشان جنسی نپالی این بود که در طول جنگ داخلی به بلوغ رسید. در واقع، پانت و دوستانش در طول جنبش برای لغو سلطنت در نپال در سال 2006 شعارهایی را مطرح کردند. پانت می گوید که نامزدهای سیاسی از احزاب مختلف او را تشویق به پیوستن به جنبش کردند و گفتند که با او برای حقوق اقلیت های جنسی همکاری خواهند کرد. او می گوید، اما وقتی به قدرت رسیدند، روی گردان شدند.
زمان دیگری در نپال بود. دینش راج ماینالی، سخنگوی پلیس دره کاتماندو میگوید: «دو دهه پیش، هیچ سیاست یا مقرراتی در مورد اقلیتهای جنسی و جنسیتی وجود نداشت» و مردم از مراجعه به پلیس میترسیدند. امروز نپال مترقی ترین قانون را در جنوب آسیا دارد.
و همچنان در حال تغییر است. روکشانا کاپالی، مدیر گروه جوانان کوئیر، اعتراف میکند که پنت برای اقلیتهای جنسی کار کرده است، اما میگوید که جامعه تغییر میکند و جامعه نیز تغییر میکند و پنت نمیداند نسل جدید چه فکر میکند. گروه جوانان کوئیر یک شبکه تحت رهبری جوانان است که روی گرایش جنسی، هویت جنسیتی و حقوق جنسی در نپال کار می کند.
پنت می فهمد که همه با او موافق نیستند. او می گوید اقوام در مورد او شایعات می کنند، اما او به تجارت خود ادامه می دهد. پنت در سال 2014 به خاطر پشتکارش نامزد جایزه صلح نوبل شد.
زندگی شخصی او پس از از دست دادن شریک زندگی خود در سال 2017 به شدت تغییر کرد. او که نتوانست با این فقدان کنار بیاید، به سریلانکا رفت تا راهب بودایی شود. او می خواست عشق دنیوی را ترک کند و بودیسم انتخاب خوبی به نظر می رسید. بودیسم می گوید برای بودا بودن باید در بدن مرد به دنیا بیایید و آنهایی که به عنوان اقلیت جنسی و جنسی به دنیا می آیند این کار را در نتیجه اعمال بد خود انجام می دهند. شلوار می گوید که آن را دوست ندارد.
او می گوید تا زمانی که روحیه مردسالارانه در جامعه وجود داشته باشد، مبارزه او ادامه خواهد داشت. زمانی که برابری اقلیت های جنسی و جنسیتی و سایر افراد برقرار شود، این مبارزه به خودی خود پایان خواهد یافت.»